... در هیأت و طرز برش و دوخت لباس آثاری است، که گاه شود که انسان به واسطه ی آن که لباس خود را شبیه به اجانب نموده، عصبیّت جاهلانه پیدا کند نسبت به آنها و از دوستان خدا و رسول منضجر و متنفر گردد و دشمنان آنها محبوب او گردد.
و از این جهت است که به حسب روایت، که از حضرت صادق وارد است، خدای تبارک و تعالی به یکی از انبیاء وحی فرموده که:
«به مومنین بگو نپوشید لباس اعدای مرا، و نخورید همچون دشمنان من و مشی نکنید همچون دشمنان من، تا دشمن من نشوید چنانچه آنها دشمن منند.»
نگارینا دلم بردی خدایم بر تو داور باد
به دست هجر بسپردی خدایم بر تو داور باد
وفاهایی که من کردم مکافاتش جفا آمد
بتا بس ناجوانمردی خدایم بر تو داور باد
به تو من زان سپردم دل نگارا تا مرا باشی
چو دل بردی و جان بردی خدایم بر تو داور باد
زدی اندر دل و جانم ز عشقت آتش هجران
دمار از من برآوردی خدایم بر تو داور باد
حق جلّ و عَلا میبیند و میپوشد/همسایه نمیبیند و میخروشد.
امیرالمومنین (ع) می فرماید: خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود:
« ای موسی سفارش مرا در چهار چیز نگه دار:
تا گناهان خود را آمرزیده ندیده ای به عیب دیگران مپرداز
تا پایان یافتن خزینه ی مرا ندیده ای، غم روزی مخور.
تا زوال سلطنت مرا ندیده ای، به کسی جز من امیدوار نباش
تا شیطان را مرده نیافته ای، از مکرش ایمن مباش.»
در مصباحه الشریعة آمده است که امام صادق فرموده اند:«.... رسوا مکن احدی را، چنانچه حق تو را رسوا نفرموده در چیزهایی که اعضم است. و اشتغال به عیب خود پیدا کن تا دراصلاح به تو باز شود و صرف نظر کن از چیز هایی که اعانت نکند تو را. و بر حذر باش از اینکه عمر خود را فانی کنی، برای عمل دیگران و نتیجه ی عمل تو به دفتر دیگران نوشته شود، و با رأس العمل تو دیگران تجارت نمایند و تو خود را به هلاکت اندازی.زیرا که فراموشی گناه خویش از بزرگترین عقوباتی است که حق تعالی در دنیا انسان را مبتلا کند تا که به اصلاح نفس قیام نکند و از او فراتر اسباب عذاب است در آخرت. و مادامی که بنده اشتغال به طاعت حق جل و علا دارد و مشغول به شناختن عیب های خویش است. و تارک چیز هایی است که عیب است در دین خدا، از آفات بر کنار است، و فائز شود به هر گونه حکمت وبیان. و مادامی که فراموش کند گناهان خویش را و عیوب خود را نداند و به حول و قوّه ی خود اعتماد کند. رستگاری برای او هرگز حاصل نشود.»
«آدب نماز ص 99»
امام علی (ع) فرمودند: نزدیک ترین بندگان به خداوند متعال، کسی است که از سایر انسان ها به این معنا مقیدتر است که از نظر گفتاری، یک وقت خلاف نگوید، اگر چه این گفتار به ضرر او باشد. و همچنین از نظر عملی مقیدتر است که عمل او مطابق با حق باشد.
در باب مطابقت با حق:برخی بیان میکنند که این روایت جنبه ی کمی عمل را مطرح می کند، یعنی به عنوان مثال اگر ما صد عمل مطابق با حق داشته باشیم، نزدیک ترین شما به خداوند کسی است که به تعداد بیشتری از این اعمال، عمل نماید، در صورتی که این گونه نیست و در واقع روایت جنبه ی کیفی اعمال را مطرح کرده است، یعنی کسی بیشتر از همه به خداوند متعال نزدیک است که کمتر از سایرین به دنبال توجیه اعمالی باشد که مطابق هوای نفس اوست.
.: Weblog Themes By Pichak :.